|
سلام بر کسانی که در پس تمام دردهای هر روز، کمی امید به رهایی میان دلهایشان کاشتهاند ✨ 🌿 |
خوش اومدی
یادش بخیر
دوم دبیرستان بودم سال86
یه دوست داشتم خیلی تو اینترنت و کامپیوتر بود
بهش گفتم سایت داری
اونم گفت اره (وبلاگ رو ما اون روز سایت تصور میکردیم برا خودمون خخخ)
گفتم یه مطلب بهت بدم میذاری توی سایتت
اونم گفت اره برام ایمیل کن تا بفرستم و بذارم تو سایتم
من ادرس وبلاگش رو گرفتم و رفتم تو وبلاگش
پیش خودم گفتم چرا من خودم وبلاگ نداشته باشم و بخوام که مطلب بهش بدم و بذاره تو وبلاگه خودش؟؟ همین شد که به هزار زحمت که من چیزی از وبلاگ نمی دونستم وبلاگ نویسی رو یاد گرفتم شروع کردم با وبلاگ
اون زمون وبلاگ تازه توی ایران داغ شده بود مثه الان تلگرام همه گیر شده بود
خلاصه کاری کردم که اون پسره تو کلاس از وبلاگ نویسی پیش من کم آورد
چه زود گذشت
9سال مثه برق و باد
چقدر دوست وبلاگی بودن که الان وبلاگ هاشون چندسالیه گرد گرفته و کسی نیست
خیلی هاشون وبلاگ هاشونا حذف کردن و خیلی ها هم اصلا نیستن!!
چقدر کد جاوا اسکریپ گذاشتیم تو وبلاگ هامون با اون سرعت کم دی ال آپ اون زمون و کار نمیکردن و صفحه بالا نمی اومد
هی
حرف زیاده ولی کو گوش شنوا
فکر نکنم شما هم تا آخر این پست رو خونده باشی چون متن های زیاد و طولانی تلگرام مارو بدعادت کردن ولی خیالی نیست !!!
این وبلاگ هم در جریانه ....
حامد یزدانی
ﻓﻘﻂ ﺷﻠﻮﻏﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻫﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﺎﺧﻪ ﭘﺮﯾﺪﻥ
ﻋﺎﺩﺗﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ . . .
وقتی حرف راست میزنید
فقط انسان هایی از دستتان عصبانی می شوند
که تمام زندگیشان بر دروغ استوار است . . .
مزرعه را موریانه خورد
ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم
،لعنت به این حماقت
هر کسی سزاوار فرصت دیگری ست اما نه برای همان اشتباه !